راز پنهان

دست نوشته ای در تنهایی

قاصدان بهار

این روز ها اگر سری به پارک های شهر بزنید متوجه می شود که قاصدان بهار که پیشروان فصل سبزی هستند با رنگ های مختلف از هر گوشه ای به شما چشمک می زنند . احساس می کنی دوباره طبیعت اعلام کرده است در حال زنده شدن است . اگر چه درختان گلدار تعداشان زیاد نیست ولی همان تعدادی که وجود دارد آنقدر در تن عریان درختان نمودار است که لاجرم برای لحظاتی باید تامل کنی و خویش را دعوت گل های رنگ به رنگ آنها نمایی.

گل آمد و باغ را خبر داد    از آنچه بهار خواهدت گفت

اندیشه دیگری به سرکن   از آنچه نگار خواهدت گفت

 

ظاهرا قبل از ما زنبور های اصل موضوع را دریافته اند و به سرعت و به تعداد زیاد بر گرد این اندک گل ها می چرخند تا شیره جانشان را مهمان شوند و توشه ای برای خویش بیندوزند. اگر چه بشر هم بیش از آنها از این توشه مستفیض خواهد شد.

 زنبورهایی که در اندیشه شان جز عسل نمی گنجد از همه بهتر این پیشروان را دریافته اند و برگرد آنها حلقه زده اند تا شیره جانشان را به عسل تبدیل کنند تا اگر چه زیبایی شکوفه می گذرد ولی شیرینی عسل تو را همیشه در زیبایی شکوفه ها شناور نگه دارد

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محسن فنودی

نوروز 94 خجسته باد

یکهزار و سیصد و نود و چهار هجری خورشیدی

 

 

مبارک باد بر اهل قهستان

به بیرجند و به فردوس و نهبندان

به زیرکوه و به خوسف ، نایبندان

به بشرویه به سربیشه ،سرایان

به قاین   و   طبس یا اهل بندان

به مود  و  درمیان و  اهل استان

که نوروز است و آغاز بهاران

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محسن فنودی

از توت تا کشته توت

توت از میوه هایی است که دارای خواص مختص به خود می باشد.

در خراسان جنوبی تقریبا در اکثریت روستا ها درختان توت را می توان مشاهده کرد. توت علاوه بر اینکه میوه ای لذیذ و مورد علاقه همگان است و برای احشام نیز مورد استفاده قرار می گیرد.

سرتاسر کوه باغران یکی از محل هایی است که درختان توت به وفور مشاهده می گردند.

فصل توت آواخر بهار و اوایل تابستان است . در این فصل اعضای خانواده و فامیل جمع شده و با آوردن سفره بزرگی بنام سفره ی توتی که جاوند هم نامیده می شود به اصطلاح توت تکانی می کنند. به این صورت که یکی بر درخت بالا می رود و چهار نفر چهار گوشه جاوند را گرفته تا در موقع تکان دادن درخت و ریختن توت ها  توت ها بیرون نریزند و در نهایت هم بر گرد این جاوند توتی می نشینند و از این میوه خداداده سیر می گردند. معمولا به دنبال این توت خوردن یک پارچ توت سرد که داخل آن کاکوتی ریخته اند حسابی شخص را سرحال می کند.

بعضی از درختان توت برای تهیه توت خشک یا همان کشته توت مورد استفاده قرار می گیرند به این صورت که درخت را هر گز نمی تکانند تا توت ها بر درخت خشک شود و جاوند هایی را هم در زیر درخت پهن می کنند تا توت بر روی آن بریزد.

بخشی از توت ها نیز که شاید کیفیت پایین تری داشته باشند در پشت بام ها و در داخل آفتاب خشک می شوند این توت ها معمولا رنگ آنها تیره می گردد و بیشتر بعنوان غذای گوسفندان مورد استفاده قرار می گیرند.

توت خشک شده یا همان کشته توت یکی از آجیل هایی است که اغلب در شب نشینی ها با شیرینی طبیعی خودش مورد توجا قرار می گیرد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محسن فنودی

نمایی از روستای زیبای فنود

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محسن فنودی

کف‌زنی آداب و رسوم مردم فنود در شبهای زمستان

این هم از عجایب کویر و مردمان آن است که شیره ریشه تلخ گیاهی در صحرا رسته را با یاری دسته گزی از دیگر گیاهان کویری آنقدر بر گرد تغار می چرخانند تا از خود بیخود شود و تمام هستیش را در کف نهاده و بیرون ریزد و اینگونه از طرفی بلند ترین شب سال را که شب چله می نامند خوش باشند و از طرفی سرمای این طولانی ترین شب را در زیر گرمای کرسی با محبت در کنار هم بودن به شیرینی بدل کنند.

آری  از آن ریشه تلخ محصولی شیرین می سازند که گرمایی بخش طولانی ترین و گاهی سردترین شب سال است.

در این قسمت طرز تهیه کف را در حد اطلاعات شخصی خودم ارائه می نمایم :

1- مقداری بیخ یا همان پشمشویه را از صحرا و اگر ممکن نیست از بازار مثلا مغازه آقای روستا تهیه فرمایید.

2- پوست قهوه ای بیخ ها را جدا کنید تا قسمت سفید درونی آن ظاهر شود. اگر بیخ ها تازه باشند پوست به آسانی جدا می شود وگرنه باید کمی به زحمت بیفتید.

3- حالا بخش سفید  را به قطعات کوچکی در حد 1 تا 2 سانتی متر تقسیم کنید.


4- قطعات را در داخل قابلمه ریخته و حدود 20 دقیقه بجوشانید. این عمل را می تواند چند بار تکرار کنید . بعضی افراد آب جوشیده اول را دور می ریزند لزومی به این کار نمی باشید فقط آب اول تندتر است و باید هر لیوان آنرا با 2 لیوان آب معمولی قاطی کنید . آب باید به گونه ای باشد که در صورت نوشیدن دل را نزند. این آب را می توانید داخل یخچال نگه دارید و هر زمان لازم بود استفاده کنید.

5- آب جوشیده را در داخل تغار (اگر نبود تشت یا سطل پلاستیکی) بریزید و با دسته چوب گز شروع به هم زدن کنید.(امروزه بسیاری از افراد از همزن دستی یا برقی استفاده می کنند). دقت کنید قابلمه ، تغارچه یا تشت شما چرب نباشد که جواب مناسب را نخواهید گرفت.

6- با دسته چوب گزشروع کنید به زدن یا به عبارتی هم زدن محلولی که تهیه کرده اید  حدود نیم ساعت طول می کشد تا کف بالا بیاید و نیاز به 2 تا 3 نفر می باشد که بطور پیوسته هم بزنند ولی به کمک همزن دستی و به ویژه برقی مدت آن خیلی کمتر است.


7- همزدن را تا زمانی ادامه بدهید تا کف نسبتا سفت شود به گونه ای که قاشق در آن بایستد .

8- اگر اهل کف بازی هستید قبل از آنکه شکر اضافه کنید بخش را برداشته و  لذت کف بازی را دریابید.


8- در این حالت به تدریج به آن شکر اضافه کنید تا مزه آن مناسب گردد این مزه طبیعتا برای افراد مختلف فرق می کند و باید آنرا امتحان کرد تا به شیرینی مورد نظر رسید.

9-حال کف ها را در بشقاب یا پیاله بکشید و با اضافه کردن مغز گردو بادام یا پسته بر زیبایی و مزه آن بیفزاید . می توانید کف را در مکان سردی برای مدتی نگهداری کنید.

10- نوش جان فرمایید

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محسن فنودی

مفاخر زادگاه من

شیخ عبدالحسین فنودی، شاعر و مورخ بیرجندی فرزند شیخ عبدا...فنودی از ساکنان قریه فنود در سال ١٢۴٨متولد شد. هنوز مقدمات عربی و زبان فارسی را نزد پدر به پایان نرسانده بود که وی را از دست داد.
او پس از چندی برای ادامه تحصیل روانه ارض اقدس رضوی شد. استعداد فطری و ذوق سرشار، او را سرآمد همگان کرد به طوری که گوی سبقت را از همتایان ربود.
پس از مدتی به زادگاهش بازگشت و مورد استقبال مردم به ویژه بزرگان قرار گرفت.
از آنجا که دوره ذکر و منبر را مغشوش ملاحظه کرد، قدم در مقام استحکام و اکمال رشته وعظ و نصیحت نهاد و این خدمت را به جان پذیرفت.
مرحوم فنودی که تالیف اثری مستقل و مستند درباره قهستان را ضروری می دید، پس از مدتی درصدد برآمد تا اثری جامع و مفید درباره اوضاع قهستان و بزرگان این دیار فراهم آورد.او به این انگیزه پیش از تالیف بهارستان به کار تالیف کتابی به نام «مرآت المکنونات فی تاریخ القاینات» اقدام کرد
ومطالب مربوط به وقایع این منطقه را تا سال ١٠۵۵(ه.ق) جمع آوری و ثبت کرد.
ولی فوت ناگهانی مرحوم فنودی در سال ١٣٣٢(ه.ق) برابر با ١٢٩٠ (ه.ش) باعث شد تا این کار ناتمام بماند.
علاوه بر این، از شیخ عبدالحسین فنودی دیوان شعری نیز به خط «محمدبن ملامحمدعلی بن الجاح ملامحمدالقاینی الفنودی» بر جا مانده است.
این دیوان شعر دارای ١٠٨صفحه ١۴سطری است و بالغ بر ١۴٠٠بیت دارد. بخشی از این دیوان درسال ١٣٨٣ (ه.ش) به چاپ رسید. او از نادر شاعران قهستان است که از عامه ظاهربین و تنهایی خود در میان آنها شکوه ها دارد.
اشعارش گاه یادآور اشعار ناصرخسرو برفراز دره یمگان است.
او احساس می کند از هر آزادی آزاده تر و از هر قیدی رهاستمردانه زیستن را بر طعام یافتن از دست فرومایگان برتری می نهد.
به عالمی ندهم کلبه محقر خویش
گدای گوشه نشینم امیر کشور خویش
به بال عاریتی می پرند خلق جهان
منم که می کنم از دست مردمان پرخویش
گاه مانند ناصرخسرو، کمال و خرد خویش را وبال گردنش می یابد:
کمال چیست نهالی که محنت آرد بار
چه سنگ ها که بخوردیم بر سر از برخویش
شیخ همواره چرخ ستمکار را موافق جاهلان ستم پیشه ای می بیند که دست به دست هم داده اند تا در یک پیکار اهریمنی، از او «ملعونی» بسازند که «بددین» است.
شیخ ناچار تیغ سخن برمی کشد و با شهادت دادن به ملت «امام میامین» می کوشد شر غوغاییان را دفع کند:
چرخا مگر این همه بر کنیم
دهرا مدار این همه غمگینم
بردار دست از دل پر دردم
بگذار رنج خاطر مسکینم
بر من سمند کینه چرا تازی
در خون چه می کشی تن خونینم
آزاده ام اسیرغل و بندم
فرزانه ام به قید مجانینم
چرخم چنان نمود که ملعونم
بر ملت امام میامینم
نسبت به جهل می دهد مرا نادان
خواند حسود خیره بدآیینم
بالله زدین خود نشدم خارج
در دین خویش صاحب تمکینم
برخلاف خشونتی که در قصایدش به چشم می خورد، زلال جاری لفظ و معنی در غزل هایش جاری است:
ای صنم دانی شب هجران چه بر ما می رود
آن هم از افلاک بر اشکم به دریا می رود
ای طبیب از سر برو بیهوده بهبودم مخواه
جان من از تن گرفت امروز و فردا می رود
دانه خال سیاهش رهزن دین و دل است
کز کف پرهیزکاران نقد تقوا می رود
دامن همت نیالایم به عصیان گرچه دل
در پی خوبان مه رو بی محابا می رود
من که اهل وجد و حالم ترک آن رخ چون کنم
زاهد افسرده را پای دل از جان می رود
شیخ، وعظ مردمان درمسجد و منبر نمود
خود به بزم باده نوشان پای مینا می رود
* * *
این چرخ به کام پخته و خام گذشت
بر نااهل و اهل خویش سرانجام گذشت
چون نوبت ما رسید از دور فلک
یک دم نزدیم شاد وایام گذشت
* * *
بر من از رحم دل مردم بیگانه بسوخت
زآتش درد و غم عاقل و دیوانه بسوخت
این چه می  بود که ساقی از دل داد به من
کز خمارش خم ومیخانه و پیمانه بسوخت
دیوان شعر و کتاب «مرآت  المکنونات فی تاریخ القاینات» شیخ، در سال ٨۴-١٣٨٣ به همت دکتر محمود رفیعی به چاپ رسید


دکتر محمدحسین رفیعى فنود

در سال 1324 در روستاى على‏آباد فنود )دهستان مود - بخش مرکزى( شهرستان بیرجند متولد شد. تحصیلات ابتدائى و دوره اول متوسطه را در روستاهاى فنود و مود و دوره دوم دبیرستان را در شهر بیرجند گذرانید.

 تحصیلات عالى وى به شرح زیر مى‏باشد:

1. لیسانس شیمى از دانشکده علوم دانشگاه تهران در سال 1350.

2. فوق لیسانس شیمى - فیزیک از دانشگاه داکوتاى جنوبى امریکا در سال 1355 .

3. دکتراى شیمى پلیمر از دانشگاه لندن - امپریال کالج در سال 1365.

 مسئولیت‏هاى کارى وى به شرح زیر بوده است:

 الف. آموزگارى دبستانهاى روستاهاى بیرجند و زنجان از سال 1344 تا 1347

 ب. دبیرى شیمى دبیرستانهاى قصر شیرین از سال 1350 تا 1353.

 ج. مدیریت دولتى شرکت‏هاى تحت پوشش سازمان صنایع ملى از سال 1361 تا 1363 .

 د. استایارى دانشکده علوم دانشگاه تهران از سال 1366 تاکنون.

    وى در حال حاضر صرف‏نظر از مشاغل آموزشى و پژوهشى از اوایل سال 1379 به انتشار مجله ماهانه »شیمى و توسعه« در سمت صاحب امتیاز و مدیر مسئول همت گماشته است.

    از تألیفات ایشان می‏توان به کتاب »تکنولوژى پلیمرها« که در سال 1376 توسط نشرنى انتشار یافته اشاره نمود. نامبرده دو کتاب دیگر تحت عناوین »توسعه ایرانى«و »یادداشت‏هاى اقتصادى« زیر چاپ دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محسن فنودی

مرد و تنهایی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محسن فنودی

درد تنهایی

پشت تنهایی این پنجره ها

چه به صف آمده غم های دلم

یک نفر نیست مگر پنجره را باز کند
...
قصه دیدنم آغاز کند؟

دلم از پرده به جان آمد و از شیشه شکست

چشم من خیره به راه ، ز دلم می پرسد

آخه باید ز کجا تا به کجا..؟

تا به کی تکیه به دیوار در این چلّه نشست؟

در دلم پنجره ای رنگ سکوت است

سکوت ...!
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محسن فنودی